اشتغال و تاثیر آن بر سلامت روان

اشتغال و تاثیر آن بر سلامت روان

سرویس سلامت - تاثیر اشتغال بر سلامت روان و تاثیر اشتغال بر سلامت روان و جوانب ارتباط کار و سلامت و اشتغال؛ آثار تربیتی و روان‏شناختی ...

به گزارش سرویس سلامت جیرجیرک به نقل از نیک صالحی - تاثیر اشتغال بر سلامت روان را با هم بررسی می کنیم. اشتغال مادران می تواند پیامدها و تأثیرات متفاوتی بر سلامت روانی کودکان آن ها داشته باشد. و در کل سلامت روان افراد به عوامل مختلفی بستگی دارد. برخوردار بودن از یک شغل موثر و یک محیط شغلی لذت بخش یکی از ارکان برخورداری از سلامت روان است. با ما همراه باشید.

تاثیر اشتغال بر سلامت روان

سلامت روانی هیچگاه با فهرست یا خصوصیات ثابت یا ویژگیهای معین تعریف نشده است.
طبق تعریف ” فرهنگ روانشناسی آرتور (۱) ( ۱۹۸۵) ” واژه سلامت روانی برای افرادی به کار می رود که
عملکردشان در سطح بالایی از سازگاری هیجانی و رفتاری است و نه در مورد افرادی که صرفاً بیماری روانی ندارند.
از نظر ” کاپلان و سادوک (۱۹۸۹)” سلامت روانی آن حالت بهزیستی است که افراد قادر می باشند براحتی درون
جامعه شان عمل کنند و پیشرفتها و خصوصیات شخصی برایشان رضایت بخش باشد.

اشتغال و تاثیر آن بر سلامت روان

سلامت روان قدرت آرام زیستن و با خود و دیگران در آرامش بودن است، آگاهی از درون احساسات خویشتن است،
قدرت تصمیم گیری در بحرانها و مقابله با فشارهای زندگی است.

تاثیر استرس شغلی بر سلامت روان

از نظر لغوی، کار به معنی فعل و عمل و کردار است و هر آنچه را که از شخص صادر
گردد و او را به خود مشغول دارد، در بر می گیرد.
بنا به تعریفی دیگر کار فعالیتی نسبتاً دایمی است که به تولید کالا یا خدمات می انجامد و برای آن
دستمزدی در نظر گرفته می شود…
تا کنون مطالعات زیادی در زمینه ارتباط بین بیکاری و سلامت روانی صورت گرفته است و پژوهشها تأثیر بیکاری و
عدم تعهد به کار بر سلامت روانی افراد را نشان داده اند.
نتایج اکثر این پژوهشها حاکی از تاثیر بیکاری بر بهداشت روانی افراد است (عریضی ، ۱۳۸۲).
در واقع بیکاری و ترک تحصیل منجر به تخریب بیشتر سلامت روانی می شود.
افراد فقیر با از دست دادن کار نه فقط از نظر اقتصادی بلکه به لحاظ روانی نیز دچار آسیب می
گردند ( Rogers & Standing, 1981) به طور کلی این مسئله مورد قبول است که عوامل ژنتیکی نقش مهمی در
مستعد کردن افراد نسبت به انواعی از بیماریهای روانی فیزیولوژیکی دارد.
(واینر ۱۹۷۷).

تجارب ناخوشایند زندگی

” ریچارد لازاروس” و همکارانش در مقیاسی که برای اندازه گیری تجارب ناخوشایند زندگی روزمره تدوین کرده اند (کانر، کوین،
شفر و لازاروس، ۱۹۸۱) وقایعی مانند نداشتن پول کافی برای خرید غذا را در زمره مشکلات جدید افراد قرار داده
اند.
این مقیاس تحت عنوان مقیاس مشکلات نام گرفته و دارای ۱۱۷ عبارت می باشد.
در سایر مقیاسهای وقایع زندگی مانند مقیاس تجارب زندگی ( LES) و مقیاس وقایع زندگی پری (PERI) یا مقایس وقایع
ناخوشایند زندگی (UES) مشکلات شغلی مانند از دست دادن شغل، جزء مهمترین وقایع ذکر شده اند که این امر حکایت
از تاثیر بسیار زیاد شغل در وضعیت سلامت روانی فرد و خانواده و جامعه دارد.
در تحقیقی، افراد میان سال، با استفاده از مقیاس وقایع زندگی و پرسشنامه وضعیت سلامت، بررسی شدند.
امتیازی که افراد از مقیاس مشکلات و وقایع زندگی گرفتند با وضعیت سلامت آنها همبستگی داشت (دلونگیس و همکاران، ۱۹۸۲)
(۲) .

اشتغال و تاثیر آن بر سلامت روان

هنوود و میلز (Henvood & Miles ) در سال ۱۹۸۷ گزارش داده اند که در مقایسه با افراد شاغل، افراد
بیکار سطوح بالاتری از اضطراب را تجربه می کنند.
(واژگان کلیدی: سلامت روان، اشتغال ، بیکاری، خانواده، بهداشت روانی، جامعه) مقدمه نهاد خانواده یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی است
که سلامت یا عدم سلامت جامعه را موجب می شود و در بقاء جامعه و حفظ سنت ها، ارزشها و
روابط خویشاوندی نقش مهمی ایفا می کند.
بنابراین فراهم آوردن زمینه های مطلوب و امکانات لازم برای داشتن خانواده ای سالم به منظور ساختن جامعه ای سالم
ضروری بنظر می رسد.

اهمیت سلامت روان

یکی از مهم ترین پارامترهای موثر در دوام و بقاء خانواده تامین مخارج و مایحتاج آن خانواده است و اشتغال
سرپرست خانواده علاوه بر این که موجب می شود درآمد لازم برای امرار معاش خانواده فراهم گردد از بروز مشکلاتی
هم چون بزهکاری، سرقت، اعتیاد، فحشا و…
که در اثر فقر و بیکاری بروز می نماید نیز جلوگیری گردد، علاوه بر این استقلال خانواده را در زمینه
های مختلف به ارمغان می آورد که این استقلال بر افراد خانواده و مخصوصاً کودکان تأثیر بسزایی دارد تا بتوانند
اعتماد به نفس و اتکاء به خود و سخت کوشی را بیاموزند.

اشتغال و تاثیر آن بر سلامت روان

جوانب ارتباط کار و سلامت

بعبارت دیگر کار کردن و داشتن شغل از ضروریات فردی و اجتماعی است و هر انسانی سرانجام باید عهده دار
شغلی شود تا بتواند علاوه بر اداره زندگی خود به جامعه نیز خدمت نماید.
از دیدگاه تمام ادیان، کار کردن از واجبات است.

منبع: نشریه بهداشت روان