سفر به ایران قدیم؛ نخستین گام های اتمی شدن ایران چگونه برداشته شد؟

سفر به ایران قدیم؛ نخستین گام های اتمی شدن ایران چگونه برداشته شد؟

سرویس سرگرمی - وقتی من به تهران رسیدم یکی دو سال بود که کارخوابیده بود و کارگاه تعطیل مانده بود. دراین موقع اعلیحضرت که از این مسأله خیلی ناراحت بودند به سازمان برنامه و اصفیاء که رئیس سازمان برنامه بود تائید کردند که اینکار را از دانشگاه بگیرند و خودشان اجراء کنند با این دیدک سازمان برنامه در موضع محکم‌تری بود که اینکار را بکند. ...

به گزارش سرویس سرگرمی جیرجیرک به نقل از فرادید - اکبر اعتماد، موسس و نخستین رئیس سازمان انرژی اتمی بود. در سال ۱۳۴۷ به سمت اولین رئیس مؤسسه تحقیقات و برنامه ریزی علمی و آموزشی، که بدیل ایرانی مرکز ملی پژوهش های علمی (CNRS) در فرانسه بود، منصوب شد. در سال ۱۳۵۳ ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را به دست گرفت و این سازمان را بنیان نهاد. اعتماد تا سال ۱۳۵۷ ریاست سازمان انرژی اتمی ایران را به دست داشت. این گفتگوها توسط فرخ غفاری در پاریس انجام شده است.

سؤال: ممکن است یک سؤال بکنم مربوط به دوره تحصیلی بعد از سه سال دبیرستان آمدید به تهران آیا دلیل آمدن به تهران این بود که خانواده شما به تهران آمدن یا از لحاظ تحصیلات در آن زمان طوری بود که دبیرستان های همدان در آنوقت به حدی در سطحی نبودند که شما را ارضاء بکنند.

دکتر اعتماد: این دلیل خانوادگی داشت، آن موقع فکر می کنم که دبیرستانهائی در همدان بود فوق العاده خوب بود و هیچ ایراد تحصیلی نداشت ولی بعلت اینک برادر های بزرگترم که آنوقت بدانشگاه می رفتند، دیگر در همدان نمی توانستند بمانند و پدرم هم برحسب اتفاق مریض شد و می بایستی بیآید تهران دیگر من هم آمدم به تهران که تحصیل کنم یعنی سه سال آخر متوسطه را آنموقع خیلی خوب می توانستم در همدان بمانم.

سؤال: می توانم از شما خواهش کنم بگوئید که این دوره هائی که شما کار می کردی اروپا در سوئیس و فرانسه، به عنوان کارآموز بود یا برای امرار معاش یا خودتان می خواستید بیشتر آشنا بشوید؟

دکتر اعتماد: حالا اگر موافق باشید من خلاصه آن را برایتان می گویم بعد آنوقـــــــــــت توضیح بیشتر می دهم که رکورد زمانی آنرا بگویم. پس در سال ۱۹۶۵ که بایران برگشتم درسازمان برنامه مشغول شدم، ذر دانشگاه یکسال درس می دادم که بعددیگر آن درس را ادامه ندادم. در سازمان برنامه اول تا حدود دوسال کارشناس دفترفنی بودم بعد ازآن در سازمان برنامه دفترانرژی اتمی تشکیل شد برای اینکه مسائل انرژی اتمی را بررسی کند و من شدم مسئول آن دفتر، در حدود یکسال و نیم مسئول آن دفتر بودم. در همانوقت وزارت علوم و آموزش عالی تشکیل شد که من مدتی بطور غیر رسمی با وزیر وقت مجید رهنما همکاری می کردم بعدهم ایشان از من خواستند که معاونت علم تحقیقاتی وزارت علوم را قبول بکنم که انجام شد و در سال ۱۳۴۷ این مسئولیت را به من دادند و بعداً یکسال وزارت علوم و آموزش عالی یک مؤسسه تازه ای ایجاد کرد به نام مؤسسه تحقیقات و برنامه ریزی علمی و آموزشی که بعد من ریاست آن مؤسسه را بعهده گرفتم و آنجا بودم تا چهار سال ونیم، بعد یعنی حدود ۱۳۵۱ یا ۵۲ که یکی از طرحهائی که از دل همان کار های مؤسسه بیرون آمد تأسیس دانشگاه بوعلی سینا در همدان بود که ریاست آن دانشگاه را به من دادند و بنابراین چون در آن موقع در همدان دانشگاه نبود درتهران مشغول کار آن دانشگاه بودم تا در آخر زمستان سال ۱۳۵۳ دولت تصمیم گرفت فعالیت های اتمی را در سطح وسیع شروع کند و از من خواسته شد که اینکار را بر عهده بگیرم که سازمان انرژی اتمی ایران تأسیس شد و من ریاست این سازمان را داشتم تا مهر ۱۳۵۷ که استعفاء دادم.

سؤال: دو کاری که شما در آنزمان در سازمان برنامه می کردید یکی طرح ساخــــــــت راکتور اتمی دانشگاه بود که یک راکتور برای کار های علمی و آزمایشی دانشگاه ویکی دیگر اینکه در برنامه ریزی و ایجاد دانشگاه صنعتی آریا مهرهم فعالیت داشتید. این طرح راکتور اتمی دانشگاه چه بود و از چه زمانی شروع شد؟ مثل اینکه خیلی طول کشید تا زمانی که شما آمدید و ساختن آنرا نظارت می کردید یعنی شروع فعالیت های اتمی در ایران مربوط به چه سالهایی می شود قبل از اینکه مؤسسه انرژی اتمی تاسیس بشود؟

دکتر اعتماد: فکر می کنم که شروع فعالیت های اتمی در ایران از سال ۱۳۳۵ بوده یعنی چند سال قبل از اینکه من به تهران بیآیم. در آن موقع دانشگاه تهران یک مرک تحقیقات اتمی درست کرده بود و در این مرکز هم یک تعدادی آزمایشگاه داشتنـــــــد و کارهایی می کردند و درس هم می دادند که دکتر آزاد رئیس آنجا بود، بعد امریکایی ها کادر برنامه ای که ایزنهاور دردنیا اعلام کرد اتم فرپیس پیشنهاد کردند به یک سری از کشور های دنیا که لزوماً کشور های جهان سوم نبودند و همه کشور ها بودند که از امکانات امریکا برای راه انداختن تحقیقات اتمی در مملکت خودشان استفاده بکنند و امریکا قبول کرد که در این زمینه باین کشور ها کمک کند و مخصوصا قبول کرد که به این کشور ها رآکتور بفروشد.

ایران یکی از کشور هایی بود که در آن موقع تصمیم گرفت که یکی از رآکتور های اتمی را بخرد، یعنی یک رآکتور اتمی تحقیقاتی بخرد برای آنکه آن مرکز تحقیقات ایران بتواندبه علوم وفنون اتمی دست پیدا بکند. در آن زمان کشور های دیگری هم اینکار را کردند که از جمله کشور هایی بودند که تا حدودی در سطح ایران آنروز قرار داشتند مثل فیلیپین، مثل ترکیه و یونان کـه این کشور ها هم تقریباً همزمان با ایران از این نوع راکتور از امریکا خریدنـــــــــد و مشغول شدند بنابراین فعالیت اتمی سابقه داشت و می بایست آن روز که ایران می خواست وارد گود اتمی بشود ما یک مقدار زیادی امکانات داشته باشیم ولی متأسفانه روزی که بنده به ایران رسیدم و وارد کار شدم اینطور نبـود در سازمان برنامه اگر مسئولیت فنی راکتور تحقیقاتی را به بنده دادند علتش این بود که کار ساختن ایران راکتور نیمه تمام مانده بود، دانشگاه نتوانسته بود آن طور که باید اینکار را اجراء کند و پیش ببرد و کار قطع شده بود.

وقتی من به تهران رسیدم یکی دو سال بود که کارخوابیده بود و کارگاه تعطیل مانده بود. دراین موقع اعلیحضرت که از این مسأله خیلی ناراحت بودند به سازمان برنامه و اصفیاء که رئیس سازمان برنامه بود تائید کردند که اینکار را از دانشگاه بگیرند و خودشان اجراء کنند با این دیدک سازمان برنامه در موضع محکم تری بود که اینکار را بکند. برحسب اتفاق در آن موقع من هم رسیدم و یک مقداری توانستم به آن طرح کمک بکنم و آن را به راه انداختیم و راکتور دانشگاه تهران را ساختیم و تحویلشان دادیم و به فاصله دو سال از موقعی که من رسیدم این راکتور کامل شد و شروع کرد به بهره برداری.